ضرورت وهدف تدوین سند
در عصری که دانایی، محور توسعه شناخته شده است، آموزش و پرورش موتو ر محرک توسعه همه جانبه وپایدار
است ومسئولیت خطیر تربیت نیروهای طراز توسعه ، ماموریت سترگی است ک ه این دستگاه باید همت خود رامصروف تحقق آن بنماید. آموزش وپرورش، باید بیش از هر دستگاهی رویکرد آینده نگرانه داشته باشد و سازوکارهای خود را باچشم انداز توسعه کشور هم سو و هماهنگ نماید . این مهم در گرو اهتمام به تدوین سند توسعه راهبردی برای این دستگاه از یک سو و ایجاد عزم و اراده ملی در جهت تحقق آن از سوی د ی گر است .
در شرایطی که برای نخستین بارچشم اندازتوسعه کشورطی 20 سال آینده ترسیم وبرنامه ریزی توسعه دردستگاه های مختلف از تکیه گاهی مستندوقانونی برخوردار گردیده، لازم است آموزش وپرورش نیز از طریق تدوین سندی که
هماهنگی سیاست ها و برنامه های مربوط با احکام پیش بینی شده در سند چشم انداز را تضمین ومناسبات این بخش رابا سایربخشها تبیین نماید و آینده نگری و آینده اندیشی خود را به م نصه ظهور رساند. تنها در این صورت است که می توان نسبت به اثر بخشی و عقلانی شدن تعاملات درونی این دستگاه و همچنین نظام مند شدن تعاملات بیرونی آن امیدوار بود . همچنین تدوین این سند فرصت مناسبی را در اختیار مدیریت کلان کشور خواهد گذاشت تا با شناخت لوازم و شرایط تحقق تربیت منابع انسانی کار آمد برای توسعه درون ز ا و پایدار کشور در قالب سند ملی توسعه آموزش وپرورش ،رسالت خود را در برابر مطالبات نسلهای آینده این سرزمین به انجام رساند.
به بیان دیگر، تدوین سند ملی فرصتی است تا نشان داده شود توسعه منه ای آموزش و پرورش توهمی بیش نیست .
آموزش و پرورش تراز توسعه لازم است تا موتور محرک توسعه شود و بنیادهای انسانی توس عه را استقرار بخشد.
همچنین و بلافاصله باید اضافه کرد که تدوین سند ملی فرصت شایسته ای است تا نشان داده شود آموزش و پرورشطراز توسعه و تربیت انسانهای واجد کیفیت ها و صلاحیت های مورد نیاز گرچه مأموریت مستقیم دستگاه تعلیم وتربیت است، اما به دلیل پیچیدگی ها و ظرافت های موضوع تربیت ، دستگاه تعلیم و تربیت را نمی توان در این عرصه فعال مایشاء شناخت ؛ بلکه نیاز به یک عزم ملی و همگرایی میان بخش ه ای مختلف وجود دارد تا تحقق چشم اندازتربیتی جامعه عملی گردد .نتیجه اینکه تدوین سند ملی فرصتی است تا دو اصل اساسی ، مکمل وبیش و کم مغفول بیش از پیش مورد تأکید و توجه قرار گیرد . این دو اصل عبارتند از:
-1 تحقق اهداف توسعه جامعه در گرو تحقق آموزش و پرورش توسعه یافته است .
-2 به آموزش و پرورش توسعه یافته به عنوان یک پدیده بخشی که صرفاً در سایه عملکرد سازمان رسمی
تعلیم و تربیت شکل می گیرد، نباید نگریست
مبانی نظری مدل
مدل ارایه شده در طرح با استفاده از تجربیات نوین جهانی در امر بر نامه ریزی و باتوجه به ویژگیهای محیطی ایران اسلامی مبتنی بر موارد زیر است:
-1 تفکری راهبردی و ادبیات موجود در برنامه ریزی های راهبردی
از آنجا که رمزبقای تمامی اجتماعی ، فرهنگی ،اقتصادی و سیاسی در تعامل مستمر و پویا با محیط آنها نهفته
است،استفاده از تفکر راهبردی به ما کمک می کند تا با شناخت راهبردی نقاط قوت و ضعف نظام وتهدیدها وفرصتهای فراروی آن موقعیت نظام را به درستی تبیین کرده و راهکارهای برون ر فت از وضعیت موجود به سوی وضعیت مطلوب راهبردها را ارایه نمائیم.
-2 رویکرد سیستمی ونظریه عمومی سیستم ها
تفکر نظام مند و رویکرد سیستمی به پدیده ها مستلزم شناخت و در نظرگ رفتن تمامی اجزاء و عناصر اساسی و کلیدی نظام است که با یکدیگر تعامل داشته و برای دستیابی به یک هدف مشترک طراحی شده اند.
-3 مدل کنترل کلاسیک
مدل کنترل کلاسیک برای بررسی وشناخت اجزاء وعناصر نظام با توجه به سطح مندی آنها وشاخص ها و فرایندهای
اصلی آن به کار گرفته شده است و دستاوردهای طرح و ابعاد آن را مورد توجه قرار می دهد .
-4 مدیریت دانایی
با توجه به نقش وجایگاه برجسته دانش در عصر حاضر وضرورت یادگیری فر اگیر و مستمر که اساس بازمهندسی
بیشتر سازمانها برای باقی ماندن در دنیای جدید است ، ضرورت استفاده از مدیریت دانایی و مدل های مطرح شده در رابطه با آن در طراحی نظام آموزش و پرورش از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
-5 مطالعات تطبیقی براساس الگوی مبنا
از دهه 1980 کشورهای در حال توسعه سیاستگ ذاریهای ملی خود را درقبال توسعه آموزش و پرورش با توجه به
تحولات فناوریهای جدید آغاز کردند که استفاده از تجربیات نظری و عم لی آنها راهنمای خوبی برای انتخاب راهکارهای بهینه متناسب با بوم کشور ، محسوب می گردد .
-6 استفاده از جدیدترین دستاوردهای علوم پایه در آموزش و پرورش شامل تئوریها و مدلهای مربوطه درحوزه های روان شناسی، فلسفه ، جامعه شناسی و ....
از آنجا که اعتبار واستحکام دستاوردهای طرح در گرو سازگاری آنها با جدیدترین دستاوردهای علوم مختلف است کهنقش اساسی در آموزش و پرورش دارند. تئوری ها و مدل های طرح شده ونظریات پایه در رابطه با مبانی فلسفی و اصولومبانی آموزش و پرورش نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است .
رویکرد طرح
رویکرد کلی طرح ، رویکرد توسعه ای با تاکید برنقش زیرساختی فرهنگ است که نقش آموزش و پرورش در این
زمینه محوری واساسی به شمار می آید
نوشته شده توسط سعید نصرتی |
نظرات دیگران()